دیدگاه‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه انتشار دیدگاه‌های صاحب‌نظران درباره‌ی منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام

دیدگاه‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه انتشار دیدگاه‌های صاحب‌نظران درباره‌ی منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه دیدگاه‌ها و مقالات صاحب‌نظران درباره‌ی نهضت اسلامی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام را منتشر خواهیم کرد.

۴۵ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ

امروز به واسطه‌ی فراغتی چند ساعته در آدینه‌ی هفته، فرصتی دست داد تا پس از مدّتی، مروری جامع و نسبتاً تفصیلی بر پایگاه اطّلاع‌رسانی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی داشته باشم و بازدیدی بسیار پربار و مفید از بخش‌های متنوّع و جالب توجّه این پایگاه اسلامی به عمل آورم که البته با یادداشت‌برداری‌های متعدّد و استفاده‌های علمی و معرفتی فراوان همراه بود. باید صادقانه اقرار کنم که من پیش از آشنایی با این گنجینه‌ی گران‌بهای معنوی، با وجود مطالعات فراوانی که در حوزه‌ی علوم و معارف اسلامی داشتم، تنها سایه و شبحی از اسلام را می‌شناختم و تنها پس از آشنایی با این پایگاه علم و معرفت بود که حجاب جهل از پیش چشمانم کنار رفت و با حقیقت اسلام آشنا شدم و مطمئنم که افراد بسیاری مانند من هستند، هر چند بعضاً به دلایل مختلفی این واقعیّت را اظهار نمی‌کنند.

اما این بار جدا از حظّ علمی و حلاوت معنوی که نتیجه‌ی این مراجعات چند ساعته بود، در اثنای مرور و بازدید از بخش‌های مختلف این پایگاه اسلامی، سؤال و یا بهتر بگویم ابهام بزرگی برایم پیش آمد و آن این بود که به راستی با وجود اتقان فوق العاده و استحکام تحسین‌برانگیز مطالب این پایگاه و نیز با عنایت به متانت علمی و روش وزین آن در تبیین معارف و موضوعات اسلامی و روشنگری در حوزه‌‌ی مسائل روز و امور مبتلا به جهان اسلام و ارائه‌ی راه‌حل‌های بدیع برای معضلات مسلمانان جهان و تکیه بر یقینیات و متواترات و امور مسلّم میان همه‌ی مذاهب اسلامی و پرهیز از هر گونه ادّعای سست یا بدون دلیل، چگونه است که برخی کشورهای به ظاهر اسلامی آن را فیلتر کرده‌اند و از دسترس بیشتر مردم مشتاق و نیازمند خارج ساخته‌اند و برخی وابستگانشان از مقلّدان جاهل و متعصّب، با حدّت و شدّت در برابر آن موضع گرفته‌اند و گریبان خود را برای مقابله با آن می‌درند و گاه تا حدّی از این پایگاه وزین اسلامی و روشنگری‌های علمی و استدلالی آن عصبانی به نظر می‌رسند که آدمی برای سلامتی آنان نگران می‌شود!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۰:۵۰
جشن‌های نیمه‌ی شعبان و ترویج مهدویّت انحرافی

بار دیگر ایّام ملکوتی و آسمانی ماه مبارک رجب را پشت سر گذاشتیم و به شعبان المعظّم رسیدیم؛ ماهی که ماه رسول خداست و در فضیلت و کرامت آن سخن‌ها می‌توان گفت و خطبه‌ها می‌توان خواند، اما عجیب است... هر سال که وارد شعبان می‌شویم، سایه‌ی سنگین غمی بزرگ را بر قلب خویش احساس می‌کنم و احوالم به کلّی دگرگون می‌شود. گویی این ماه بزرگ، سوگ کهنه‌ای‌ را به همراه دارد یا زخم عمیقی را تازه می‌کند که هنوز التیام نیافته است... البته جای تعجّبی هم نیست. سال‌های درازی است که این ماه مبارک، تداعی‌کننده‌ی مصیبتی بزرگ و ضایعه‌ای اسف‌بار برای همه‌ی مسلمانان جهان است؛ مصیبت نبودن مهدی و فاجعه‌ی غیبت «ولیّ امر مسلمانان جهان»...! چراکه گروهی از مسلمانان در نیمه‌ی این ماه پرفضیلت، برای امام مهدی جشن ولادت می‌گیرند و در مصیبت غیبت او شادمانی می‌کنند! لذا طبعاً مراسم عریض و طویل و جشن‌های مجلّلی که این گروه از مسلمانان در نیمه‌ی شعبان برگزار می‌کنند، داغ و درد بسیاری از مشتاقان مضطر و پیروان راستین حضرت مهدی از هر گروه و مذهبی را تازه می‌کند و بیش از پیش به عمق این فاجعه‌ی سیاه و قُبح این لکّه‌ی ننگ متوجّه می‌گرداند.

اما فارغ از همه‌ی اختلافاتی که در مورد زمان و چگونگی ولادت امام مهدی در میان مسلمانان شیعه و اهل سنّت وجود دارد، باید گفت که تبعات هولناک ناشی از فقدان خلیفه‌ی خداوند و عدم حضور او در مسند حکومت، اختصاص به یک مذهب خاصّ ندارد و خسارت‌ها و خلأ عظیم ناشی از آن برای همه‌ی آنان در طول این دوران تاریک احساس شده است. هر سالی که می‌گذرد ابعاد گسترده‌تری از تبعات و آثار هولناک «ظاهر نبودن مهدی» را به نظاره می‌نشینیم و هر چه جلو می‌رویم «سقوط آزاد» جهان اسلام و روند روزافزون اضمحلال مسلمانان را در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وضوح می‌بینیم و این چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۵۷

اول به نام خدایی که خطاهای بزرگ را می‌بخشد و نعمت‌های بزرگ می‌دهد.

الهی! همه می‌گویند خدا کو؟ و من آموختم که بگویم جز خدا کو؟

الهی! خفتگان را نعمت بیداری ده!

خدای مهربان من! به سختی و مشقّت آموختم که در میان دوراهی‌ها و کوره‌راه‌های تجربه نشده، در نشیب و فرازهای نرفته، اگر گم‌گشته و حیران شدم، چشم‌هایم را باز کنم و سرم را بالا ببرم و گوش کنم. گوش کنم به صدای همیشه زنده و ندایی که همیشه راهنماست. راهنمایی که به خطا نمی‌رود، اشتباه نمی‌کند و هر چه بگوید حق است و آن ندای عقل بود.

خدایا! صادقانه بگویم: انسانی که ظلمانی شده است و رو به مرگ روح می‌رود، با عصای عقل یک‌مرتبه جان می‌گیرد و نورانی می‌شود، مانند پرنده‌ای که از قفس تنگ و تاریک خود پر می‌کشد و رهایی می‌یابد و به سوی آسمان اوج می‌گیرد.

خدایا! سرگذشت سختی داشتم و همه‌ی آن را تو می‌دانی. بسیاری را مانند خود دیدم و یافتم و امروز بر نعمت بیداری خود و آنان شکر می‌گزارم.

من و آن‌ها که همانند من بودند، سال‌ها در انتظار اماممان مهدی فقط اشک ریختیم و دعا کردیم و گاهی که بی‌تاب می‌شدیم و درد فراق، ما را زمین‌گیر می‌کرد و با کامی خشک به دنبال آب گوارا بودیم تا شاید اندکی رفع تشنگی شود، به سوی جمکران می‌‌دویدیم و ناله و فریاد می‌زدیم، نماز امام زمان می‌خواندیم و دعای فرج ورد زبانمان بود. در خانه‌هامان نیز نماز امام زمان برگزار کرده و ناله‌ها سرمی‌دادیم، به سرزمین کربلا و وادی شام و به خانه‌ی کعبه هم می‌رفتیم و آن‌جاها هم به دنبال اماممان می‌گشتیم تا شاید او را بیابیم. در این میان و در این وادی‌های حیرت، چشممان به دهان بزرگان و رهبران دینی‌مان بود. می‌گفتیم شاید در این وادی‌ها آنان آگاه‌تر و پاک‌تر و نزدیک‌تر از ما باشند و راه رسیدن به امام مهدی را به ما نشان دهند و اماممان به واسطه‌ی دعای آن‌ها که ظاهراً از ما سالم‌تر و وارسته‌تر هستند و سال‌ها درس دین و حقیقت خوانده‌اند و مردم را موعظه کرده‌اند، ظهور کند. وجودشان را غنیمت شمرده، برای طول عمر و موفقیّتشان دعا می‌کردیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۸

مسلمانان مسحور زرق و برق دنیا شده‌اند، بدتر از نامسلمانان! برنامه‌ی روزمره‌ی هر کدامشان را در هر کجای جهان اسلام که باشند، می‌نگری، از شدت تأسّف و تأثّر سکوت می‌کنی و نمی‌توانی سخنی بگویی. رسانه‌ها همه‌ی تلاش خود را در پر کردن اوقات انسان‌ها به هر نحو ممکن انجام می‌دهند. تفریحات عجیب و غریب و مظاهر شگفت تکنولوژی. هر گروهی به وسیله‌ای از قافله عقب مانده است.

عدّه‌ای که هنوز گرفتار جنگی نشده‌اند یا فعلاً در امان‌اند، خوب و خوش می‌زیند و راضی هستند از پیشرفت تکنولوژی و آسان شدن کارها و کوتاه شدن مسیرها و سرعت گرفتن زندگی و کشفیات جدید و اختراعات مسحور کننده. کار می‌کنند، پول در می‌آورند، بعد تعطیلاتشان را به تفریح می‌روند و ماشین می‌خرند و خانه نو می‌کنند و سفرهای خانوادگی می‌روند؛ اگر هم اهلش باشند نمازی می‌خوانند و روزه‌ای می‌گیرند و خمسشان را می‌دهند و سپس آرام و راحت عمر سپری می‌کنند تا اجلشان فرا رسد!! در حالی که نیمه‌جان‌اند و آرام آرام به خواب شیرین مرگ فرو می‌روند و متوجّه نیستند؛ اصلاً متوجّه نیستند؛ تا آن‌که ناگهان مرگ به سراغشان می‌آید و در لحظه‌ای که جان نوشین دادند، بیدار می‌شوند و تنها با یک نگاه به پشت سر در می‌یابند که بازی خورده‌اند!! شیطان بازی‌شان داده و دستشان خالی است!! چه بازی هولناکی در لباس تکنولوژی!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۸
به بهانه‌ی «پیش‌رفت یا پس‌رفت» منتقدین نهضت بازگشت به اسلام

اخیراً خبرنگاری محترم، یادداشتی تحت عنوان «پس‌رفت یا پیش‌رفت؟» در صفحه‌ی فیس‌بوک خود منتشر کرده که در آن از زاویه‌ی دید خود، انتقاداتی را درباره‌ی نهضت «بازگشت به اسلام» به رهبری حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی مطرح نموده است. بنده در آغاز خلاصه‌ای از نقد ایشان را ذکر می‌کنم و سپس به بررسی آن می‌پردازم.

* خلاصه‌ی نقد:

تئوری «بازگشت به اسلام» از نحله‌ی فکری منصور خراسانی، مرا به یاد اندیشه‌ی «کوچ‌گر» ژیل دلوز می‌اندازد، با این تفاوت که دلوز به وادی‌های ناشناخته و نو کوچ‌کشی می‌کند، ولی علامه خراسانی به خانه‌ی قدیمی که قباله‌اش‌ را هزار نفر کپی شرعی کرده است یا سر هفتاد و دو خریدار، فروخته شده است می‌خواهد سکنی گزیند.

کافیست علامه در این رجوع قهقرایی که من از آن به «سلفی‌گریِ شیعی» تعبیر می‌کنم، صفوی‌ها و عثمانی‌ها و عباسی‌ها و اموی‌ها را پشت سر گذارد، آن وقت است که «جهان‌وطنی‌سازی» مهدی در فیلترِ کربلای سال 61 هجری گیر می‌کند، سناریویِ فدک چون اژدها دهان باز خواهد کرد، خلافت و بیعت و شکستن دروازه‌ی خانه‌ی علی و به مسجد بردن ابو تراب، همه ‌را سر جایش خواهد نشان داد و . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۲
حق‌شناسان در گیر و دار ترس و وظیفه

«وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا»

هر روزی که می‌گذرد، آفتاب حقّانیت نهضت «بازگشت به اسلام» در سپهر اندیشه‌ی مسلمانان، فروزان‌تر می‌گردد و صداقت و خیرخواهی رهبر فرزانه‌ی آن حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، در آیینه‌ی معرفت و بصیرت مؤمنان، آشکارتر می‌شود؛ تا جایی که انصافاً این حقّانیت، صداقت و خیرخواهی، گام به گام به مرز بداهت نزدیک شده است و دیگر همچون خورشید در وقت زوال، برای هیچ انسان بینایی قابل انکار نیست. هر چند در ابتدای امر، امواج بلند تبلیغات بی‌اساس و فتنه‌انگیزی‌های مسموم عناصر مغرض، بسیاری را به شبهه انداخته بود و نسبت به این عالم آزاده و مظلوم و اندیشه‌های والای اسلامی ایشان دچار بدبینی و سوء برداشت نموده بود، اما در ادامه، انتشار گسترده‌ی پیام بیداری‌بخش این نهضت اسلامی و روشنگری‌های مکرّر پیرامون مبانی متقن و آموزه‌های ناب این یگانه‌ی دوران، موجب شد که خفّاشان کوردلی که پیش‌تر بازیگر میدان شده بودند، به دخمه‌های تاریک و نمور خود بازگردند و شرمسار از این همه رسوایی و یاوه‌گویی، دست از دروغ‌پردازی‌ها‌‌ و حاشیه‌سازی‌های‌ بی‌حاصل خود بردارند. باری با بسته شدن دهان اینان بود که به حکم «لَوْ سَکَتَ ٱلْجاهِلُ مَا ٱخْتَلَفَ ٱلنّاسُ»؛ «اگر جاهل ساکت شود مردم اختلاف پیدا نمی‌کنند»، حقیقت امر درباره‌ی این نهضت پاک اسلامی آشکار شد و بسیاری از کسانی که در آغاز تحت تأثیر رسانه‌های فاسد و دست‌نشانده، نگرشی منفی نسبت به آن پیدا کرده بودند، بعد از آشنایی با مبانی اصیل و تعالیم انسان‌ساز، بی‌آلایش و روشنگرانه‌ی حضرت علامه، به اشتباه بزرگ خود پی بردند و دانستند که با جریانی اصیل و حق‌مدار رو به رو هستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۴:۳۲
آتشی زیر خاکستر

سلام بر رهبر مجاهد منصور هاشمی خراسانی

سلام بر برادرانم، یاران باوفای امام مهدی علیه السّلام

حقایقی که در اطراف ما وجود دارد گاه تلخ‌تر از آن است که تصوّرش را بکنیم. به همین خاطر برخی‌مان از آن غافل هستیم و برخی هم خودمان را به غفلت زده‌ایم؛ حقایقی درباره‌ی کسانی که همیشه آنان را عالم می‌پنداشتیم، در حالی که فی الواقع جاهل بودند؛ به آنان اطمینان داشتیم، در حالی که مستحقّ بدگمانی بودند؛ کسانی که بهتر است نام آنان را «عالم‌نماها» بگذاریم. خصوصیّت این عالم‌نماها آن است که نسل اندر نسل، یکدیگر را تأیید کرده‌اند و مدّعی شده‌اند که همگی «آیت خدا» و «حجّت اسلام» هستند و شناسنامه‌هاشان از سوی خدا و امام مهدی علیه السّلام مهر تأیید خورده است؛ تا اندازه‌ای که می‌توانند ولایت مطلقه و سرپرستی بی قید و شرط مردم را برعهده داشته باشند و به این ترتیب، خودشان به سود خودشان قضاوت کرده‌اند و به قول معروف تنها به قاضی رفته‌اند و راضی برگشته‌اند!

بی‌گمان خیانت‌پیشگی و جفاکاری این عالم‌نماها است که باعث شده است خودشان هدایت نشوند و مردم را نیز به گمراهی بکشانند. این‌ها با سوء استفاده از موقعیتی که مردم در اختیار آن‌ها قرار داده‌اند، بر گرده‌ی مردم سوار شده‌اند و دیگر به هیچ صورت هم حاضر نیستند که از آنجا پایین بیایند! عالم‌نماها به قرآن ظلم می‌کنند و آیاتی که در مذمّت خودشان است را به دیگران نسبت می‌دهند و بالعکس آنچه در ستایش و تبیین جایگاه صالحان و ابرار و متّقین و ائمّه‌ی هدایت آمده است را به خودشان نسبت می‌دهند و این گونه کلام خدا و آیات قرآن را از مواضعش تحریف می‌نمایند. به همین خاطر است که خداوند اراده ندارد که دل‌های این‌ها را پاک کند و برای آنان خواری در دنیا و عذابی در آخرت را فراهم نموده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۴:۳۰
فریاد از سکوت...

خداوند در آیه‌ی 69 سوره‌ی مبارکه‌ی اعراف می‌فرماید: «آیا تعجّب کردید از اینکه بر مردی از جنس خودتان معارفی از سوی پروردگارتان آمده است تا شما را بیم دهد؟». این پیام خداوند برای همه‌ی کسانی است که تا روز قیامت آن را تلاوت می‌کنند. همچنانکه در کتاب خود به عالمان یهود به خاطر کتمان حقایق دینشان وعده‌ی عذاب می‌دهد و این در حالی است که آیات او همیشه‌ی تاریخ زنده و پویا است و در امّت‌های مختلف مصداق خودش را پیدا می‌کند. همچنانکه در جایی دیگر می‌فرماید: «کسانی که دینشان را بخش بخش کردند و گروه گروه شدند کار آنان فقط با خداست» (انعام/ 159) و در جایی دیگر می‌فرماید: «مانند کسی که شیاطین عقلش را ربوده‌اند و او در زمین سرگردان است، در حالی که برای او یارانی هست که وی را به سوی هدایت دعوت می‌کنند که به جانب ما بیا؛ بگو یقیناً هدایت خدا همان هدایت است و ما مأموریم که تسلیم پروردگار جهانیان باشیم» (انعام/ 71) و یا در جای دیگر به کسی که اهواء نفسانی  را معبود خویش گرفته است، وعید اضلال و گمراهی داده و فرموده است که «بر گوش و دلش مهر می‌نهد و بر چشم بصیرتش پرده‌ای می‌کشد» (جاثیه/23) و ده‌ها کلام نورانی وحی که همگی در هر زمانی از جمله زمان ما جاری هستند. اما نمی‌دانم چگونه است که با وجود این همه آیات بیم دهنده، عالمان ما در برابر حق مهر سکوت بر لب زده‌اند؟ برای کسانی مانند من که حق را از یک طرف و سکوت عالمان را از طرف دیگر مشاهده می‌کنند، سؤالات بسیاری پدید می‌آید. ای عالمان دین! به راستی چرا سخنی نمی‌گویید؟! چرا حق را بعد از آشکار شدنش کتمان می‌کنید در حالی که می‌دانید؟! اکنون که ندای حقّ «بازگشت به اسلام» از سوی عالمی نیک‌اندیش و فرزانه از میان خودتان به بلندای آسمان رسیده است و شما آن را می‌فهمید و در دل خود تصدیق می‌کنید، چگونه و با چه انگیزه‌ای است که تکلیف خود را در قبال آن فراموش کرده‌اید و صدای آن را به گوش مردمان نمی‌رسانید؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۷
در محضر خوبان (1)؛ گفتگویی با استاد فرزانه جناب دکتر ذاکر معروف

در محضر خوبان (1)

گفتگویی با استاد فرزانه جناب دکتر ذاکر معروف

مسؤول دفتر حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی

 پرسش: السلام علیکم. از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار بنده می‌گذارید، تشکّر می‌کنم. این روزها بحران اختلاف در جهان اسلام وارد مرحله‌ی جدیدی شده و آتش نزاع در میان کشورهای اسلامی مشخّصاً پس از اقدام تحریک‌آمیز عربستان سعودی به کشتار عدّه‌ای از مخالفان سیاسی و مذهبی خود و سپس برخی عکس العمل‌های احساسی و نسنجیده در ایران، شعله‌ور شده است. ارزیابی کلّی شما از این اوضاع چیست؟

پاسخ: علیکم السلام و رحمت الله. ما به خاطر وقتی که برای عمل به وظیفه‌ی اسلامی خود می‌گذاریم، بر شما منّتی نداریم. اما این اوضاع که به گوشه‌ای از آن اشاره کردید، از نظر ما اوضاع جدیدی نیست، بل استمرار همان اوضاع نابسامانی است که از بعد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در جهان اسلام پدید آمده و به طور طبیعی در حال گسترش است و هر روز رنگ و بو و مزه‌ی متفاوتی پیدا می‌کند. خاستگاه‌های این اوضاع هم از نظر ما کاملاً معلوم است و توسّط سیّدنا الأستاذ حفظه الله تعالی در کتاب شریف «بازگشت به اسلام»، تحت عنوان «موانع بازگشت به اسلام» إحصا شده است و آن‌ها به ترتیبی که این بزرگوار فرموده، اختلاف مسلمانان، حاکمیّت غیر خداوند، آمیزش با ملل و فرهنگ‌های غیر اسلامی، رواج حدیث‌گرایی، پیدایش مذاهب و رقابت آن‌ها با یکدیگر، انحطاط اخلاقی و ممانعت دشمنان اسلام است که هر یک به گونه‌ای از موانع شناخت حق، یعنی جهل، تقلید، اهواء نفسانی، دنیاگرایی، تعصّب، تکبّر و خرافه‌گرایی مایه گرفته‌ است و ما هیچ آسیب‌شناسی و تبیینی را شفاف‌تر و منقّح‌تر از این درباره‌ی اوضاع جهان اسلام سراغ نداریم، ولی واقع آن است که مردم خودشان را در حیرت قرار داده‌اند و گوش به حرف این حکیم نمی‌دهند و ذهن خود را به دست حکومت‌ها سپرده‌اند تا آن را به هر صورت که می‌خواهند شکل بدهند و این کار را دشوار کرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۵
موجودیت آل سعود؛ مانع ظهور مهدی

این روزها بار دیگر شاهد جلوه‌هایی از عدم اهلیّت رژیم جبّار و خونریز آل سعود برای حاکمیّت بر سرزمین وحی و سرپرستی امّ القرای جهان اسلام هستیم؛ رژیمی که از همان آغاز شکل‌گیری در بادیه‌های نجد، با شعار تکفیر مسلمانان مخالف و سرکوب ندای منتقدان خود، بر سر کار آمد و پادشاهی آل امیّه را با منطق مستکبران و مفسدان إحیا نمود و حاکمیّت جعلی خود را با ظلم و جنایت بر روی خون مسلمانان مظلوم و مستضعف منطقه استوار ساخت و سپس در حالی که خود را نماینده‌ی اسلام و تنها منادی توحید در جهان می‌شمرد، به آغوش غرب غلتید و به اردوگاه کفّار و مشرکین پیوست و با سوء استفاده از درآمدهای حاصل از حرمین شریفین و ذخائر بی‌حساب نفت در شبه جزیره، به تثبیت حاکمیّت ظالمانه و نشر عقاید انحرافی و شرک‌آمیز خود در جهان پرداخت.

امروز نیز روش وارثان پسر سعود و پسر عبد الوهاب، هیچ تغییری نکرده است؛ زیرا اینان هنوز مانند نیاکان سفّاک و جاه‌طلب خود حاضرند برای حفظ حاکمیّت نامشروع خود که به لکّه‌ی ننگی در جهان اسلام تبدیل شده است، هر فتنه‌ای را در میان مسلمانان برانگیزند و هر صدای مخالفی را در گلو خفه سازند؛ همچنانکه تاکنون بزرگ‌ترین لطمات و کاری‌ترین صدمات را بر پیکر رنجور جهان اسلام وارد ساخته‌اند و با حاکم کردن خفقان و فضای سرکوب و وحشت در سرزمین وحی، جایی برای نقد اعمال و سیاست‌های غیر اسلامی خود باقی نگذاشته‌اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۵ ، ۱۴:۲۲