دیدگاه‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه انتشار دیدگاه‌های صاحب‌نظران درباره‌ی منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام

دیدگاه‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه انتشار دیدگاه‌های صاحب‌نظران درباره‌ی منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه دیدگاه‌ها و مقالات صاحب‌نظران درباره‌ی نهضت اسلامی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام را منتشر خواهیم کرد.

خلع ید آل سعود از پرده‌داری کعبه؛ اولویت مهمّ جهان اسلام

یک سال از فاجعه‌ی تلخ انسانی در صحرای منا می‌گذرد؛ فاجعه‌ای دردناک و غیر منتظره که خانواده‌های قربانیان را داغ‌دار و وجدان‌ عمومی مسلمانان در اقصی نقاط جهان را جریحه‌دار نمود. اما این فاجعه، گذشته از تلفات جانی تأسّف‌بار و مصیبت سنگینی که بر پیکر امّت اسلام وارد نمود، تلنگری سخت و هشداری تکان‌دهنده برای جهان اسلام و حاوی درس‌ها و عبرت‌های مهم برای آینده‌ی پیش روی مسلمانان بود؛ خصوصاً برای آن دسته از مسلمانان که تا پیش از این حادثه‌ی‌ جان‌گداز با تأثیرپذیری از تبلیغات کذب و القائات رایج، حاکمان سعودی را «آقای» جهان اسلام و رهبران با کفایت امّ القری می‌پنداشتند! با توجّه به اینکه علی رغم مواضع شرورانه و اقدامات فتنه‌انگیزانه‌ی حاکمان سعودی در چند سال اخیر مانند تقویت، تجهیز و پشتیبانی از افراط‌گرایی در منطقه، تحکیم روابط با کفّار غربی و اخیراً گسترش روابط با رژیم صهیونیستی، ایجاد ائتلاف نظامی با سایر دول عربی برای لشکرکشی به یمن و خونریزی و ویرانی بسیار در این کشور، تشدید التهابات و اختلافات مذهبی و ... هنوز برای عدّه‌ای جای شبهه و تردید در مورد بی‌کفایتی و عدم صلاحیت فرزندان سعود برای چنبره‌ زدن بر سرزمین وحی و علی الخصوص تولیت حرمین شریفین وجود داشت. اما دو فاجعه‌ی سقوط جرّثقیل در مسجد الحرام و کشته شدن مظلومانه‌ی حاجیان در صحرای منا که بیش از 2000 حاجی از سرزمین‌های مختلف اسلامی را به مسلخ برد، جای هیچ تردیدی برای غالب مسلمانان باقی نگذارد که حاکمان سعودی برای تصدّی مراسم حج و استیلاء بر مکّه و مدینه که دو شهر زیارتی و متعلّق به همه‌ی مسلمانان است، فاقد اهلیّت شرعی و صلاحیّت عرفی هستند. بگذریم از آنکه سوابق جنایت‌بار، انگیزه‌های سوء سیاسی-مذهبی و برخی قرائن مشکوک در دو واقعه‌ی سقوط جرّثقیل و صحرای منا، این رژیم فاسد را در مظانّ برخی اتّهامات سنگین‌‌تر قرار می‌دهد که اظهار نظر قطعی در مورد آن نیازمند بررسی‌ها و تحقیقات بیشتری است؛ تحقیقاتی که آل سعود با مقاومت و سرسختی تمام مانع از انجام آن شده است! اما فارغ از این امر و با عنایت به نکات پیش‌گفته، خلع ید و رفع تصرّف عدوانی آل سعود از مکّه‌ی مکرّمه و مدینه‌ی منوّره ضرورتی فوری و اولویّتی انکار ناپذیر برای مسلمانان جهان است؛ ضرورت و اولویّتی که تا پیش از این با غفلت نابخشودنی و سستی عجیب و سؤال برانگیز مسلمانان در اقصی نقاط جهان و نیز تغافل و ریاکاری حاکمان مسلمان مورد پیگیری جدّی قرار نگرفت و همین دو عامل بود که سبب‌ساز این فجایع شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۱:۲۳
میقات (2)

به نام خدای ابراهیم بت شکن.

اللهم لبّیک! پروردگارا! آمده‌ام حج گذارم، امّا با قلب؛ چراکه سال‌هاست مردم با جسم و بدون روح به حج می‌آیند، اما در این سیل جمعیت، 313 زائر و حاجی حقیقی که آماده و پرداخته باشند، یافت نمی‌شود تا مهدیِّ امت را حمایت، اعانت و اطاعت کنند و او را از زندان غیبت بیرون آورند که مردمان نگون‌بخت را نجات بخشد!

اللهم لبّیک! آمده‌ام مطیع تو باشم و گوش به فرمان تو. تو را سپاس می‌گویم که نعمت شناخت اسلام واقعی و راستین را به من ارزانی داشتی. من تا کنون مسلمان بودم، ولی اسلام کامل را نمی‌شناختم و اصل آن را نمی‌دانستم. آمده‌ام پس از ماندن بر سر دوراهی‌ها و پیمودن کوره‌راه‌های تجربه‌نشده، با تو بیعت کنم، با خلیفه‌ات بر روی زمین مهدی بیعت کنم. نه با مهدی رؤیاها و وهم‌هایم، بلکه با آن منجی موعود از نسل رسول الله و فرزندان فاطمه که پس از آگاهی و آمادگی مردم و زمینه‌سازی آنان خروج می‌کند و زمین را از عدل و داد پر می‌فرماید، همان‌طور که از ظلم و جور پر شده است.

پروردگارا! به من بصیرتی ده که آگاهانه زندگی کنم، آگاهانه بندگی کنم و آگاهانه بمیرم!

خدایا! با نیروی تو بر سختی‌ها و ناملایمات مسلّط خواهم شد. در این مسیر درست و صراط مستقیم، من به تو تکیه کرده‌ام. اگر تو مرا بپذیری دیگر برایم مهم نیست که هیچ یک از مردم مرا نپذیرند، هیچ مهم نیست.

خدا را شکر که سرگردان نماندم

میان جمع نادانان نماندم

خدا را شکر اهل درد گشتم

که من در بین بی‌دردان نماندم

خدایا! مرا در تنهایی‌ها صبور و بردبار قرار بده؛ چراکه صبر من جز به توفیق تو نیست و جز با لطف و منّت تو راه نجات را نتوانم یافت.

اللهم لبّیک!....

ای بلال! اذان بگو! أشهد أن لا اله الا الله و اشهد انّ محمداً رسول الله. بگو تا من نیز همانند تو قوی شوم و هجرت کنم از جان و مالم و حاجی شوم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۱:۱۹
میقات(1)

سپاس خدایی را که انوار جلالش در افق اندیشه‌‌‌ی بندگانش تابان است.

لبیک اللهم لبیک؛ لبیک لا شریک لک لبیک؛ إنّ الحمد و النعمة لک و الملک، لا شریک لک لبیک.

أستغفر الله ربّی و أتوب الیه.

آمده‌‌ام اسلام خویش را تجدید کنم و دوباره مسلمان شوم... أشهد أن لا اله الا الله و أشهد أنّ محمداً رسول الله.

پروردگارا! چه بسیار نیکی‌‌هایی که بر من روا داشتی و سپاس‌‌گزاری من از تو بسیار ناچیز بود. چه بسیار آزمون‌‌هایی که در آن‌ها افکندی‌‌ام و شکیبایی من بسیار اندک بود. خدایا! هیچ کس آنچه را که تو می‌‌بخشی، باز نتواند گرفت و هیچ کس آنچه را که تو بازگیری نتواند بخشید. آمده‌‌ام بازگردم به اسلام، همان اسلام رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم.

می‌‌گویند امسال عربستان خانه‌‌ی خدا را به روی گروهی از حاجیان بسته‌ است. امّا مگر می‌‌شود درِ رحمت را به روی اهل آن بست؟! من آن را از هر سالی، در این ذی الحجه‌‌ی عمرم بازتر می‌‌بینم. چه بسیار کسانی که سال‌‌هاست با پای خود به حج رفته‌اند و بازگشته‌اند و تمام حرمین را زیر پا گذاشته‌اند، اما خدا و آیات او را فراموش کرده‌اند. من امشب با دل به حج می‌‌روم، با پای دل.

سلام بر تو ای ماه پرفروغ و ماه پر رمز و راز ذی الحجه! من اکنون در میقات ایستاده‌‌ام: لبیک... اللهم لبیک...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۱:۱۶
افیون امنیت!

مدت‌هاست که اگر اندیشه‌ای بجنبد یا زبانی به سخن درآید و یا دستی تکانی بخورد، پاسخی محکم و دندان‌شکن می‌شنویم: امنیّت داریم و این از هر چیزی ارزشمندتر است! همین که جنگ نیست و در آرامش زندگی می‌کنیم ما را بس است!!!

و این جمله مانند افیونی قدرتمند، مغز ما را تخمیر و عقل ما را تسخیر می‌کند. آن‌گاه دهانمان بسته و دستمان کوتاه و فکرمان منجمد می‌شود. سرهامان پایین می‌افتد و دوباره کیسه‌ی بیگاری خود را از زمین برمی‌داریم و بر دوش می‌گیریم و به دور آسیاب روزمرگی می‌چرخیم.

 این دیگر چه بلایی است که بر سر مسلمانان آمده است؟! این دیگر چه بازی شومی است که در این گوشه از جهان اسلام به راه افتاده است؟؟! این دیگر چه توهّمی است که این سوداییان را مغرور کرده است؟؟!

می‌توان دو بیمار را تصوّر کرد: یکی هیچ داروی مسکّنی در دسترس خود ندارد و درد می‌کشد. در مقابل فردی است که همان بیماری را دارد، امّا انواع داروهای مسکن و مواد مخدّر ضد درد به وفور نزد او وجود دارد. نتیجه چیست؟ هر دوی این افراد نیاز به درمان دارند. تفاوت آن‌ها در احساس درد است، نه در خود بیماری. همین تفاوت است که احتمال یافتن راه شفا را برای بیمار اوّل به شدّت بالا می‌برد و احتمال یافتن راه شفا را برای بیمار دوم به شدّت پایین می‌آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۱:۱۳
پاسخ به اکاذیب برخی سایت‌های اینترنتی درباره‌ی کتاب بازگشت به اسلام»

«یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» (صف/ 8)

«می‌خواهند نور خدا را با دهان‌های خود خاموش کنند، در حالی که خدا نور خود را کامل می‌کند اگرچه کافران کراهت داشته باشند».

اخیراً یکی از پایگاه‌های اینترنتی با نام «شهر سؤال» که خود را «مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی» (!) تصوّر می‌کند، مطلبی در قالب یک پرسش و پاسخ ساختگی، علیه حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی و کتاب گران‌سنگ ایشان «بازگشت به اسلام» منتشر نموده و کوشیده است که در آن با استفاده از حربه‌ی نخ‌نمای تحریف، توهین و افترا و با رویکردی مغالطه‌محور و عوام‌فریبانه، به زعم خود نگرشی منفی نسبت به این عالم بزرگ و اثر ارزشمند و ماندگارشان ایجاد کند.

هر چند مطلب منتشر شده در پایگاه مذکور، به غایت سخیف و غیر علمی و مبتنی بر «تقطیع»، «تحریف» و «تأویل» مغرضانه‌ی‌ سخنان حضرت علامه در کتاب «بازگشت به اسلام» است و از این رو، صلاحیّت آن را ندارد که عنوان «نقد» به خود بگیرد و مورد اعتنا واقع شود، ولی بنا بر درخواست برخی علاقه‌مندان حضرت علامه و نیز در راستای عمل به فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر، لازم دیدم که در این زمینه روشنگری نمایم و به حول و قوّه‌ی الهی عوام‌فریبی و دروغگویی این افراد مغرض و معلوم الحال را آشکار کنم، تا کسانی که با رویکردی ماکیاولیستی برای اظهار خوش‌خدمتی به «سادات و کبرائشان»، هر دروغ، افترا و تدلیسی را مباح می‌شمارند، دیگر به خود اجازه‌ی یاوه‌گویی ندهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۱:۱۰
وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ

امروز به واسطه‌ی فراغتی چند ساعته در آدینه‌ی هفته، فرصتی دست داد تا پس از مدّتی، مروری جامع و نسبتاً تفصیلی بر پایگاه اطّلاع‌رسانی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی داشته باشم و بازدیدی بسیار پربار و مفید از بخش‌های متنوّع و جالب توجّه این پایگاه اسلامی به عمل آورم که البته با یادداشت‌برداری‌های متعدّد و استفاده‌های علمی و معرفتی فراوان همراه بود. باید صادقانه اقرار کنم که من پیش از آشنایی با این گنجینه‌ی گران‌بهای معنوی، با وجود مطالعات فراوانی که در حوزه‌ی علوم و معارف اسلامی داشتم، تنها سایه و شبحی از اسلام را می‌شناختم و تنها پس از آشنایی با این پایگاه علم و معرفت بود که حجاب جهل از پیش چشمانم کنار رفت و با حقیقت اسلام آشنا شدم و مطمئنم که افراد بسیاری مانند من هستند، هر چند بعضاً به دلایل مختلفی این واقعیّت را اظهار نمی‌کنند.

اما این بار جدا از حظّ علمی و حلاوت معنوی که نتیجه‌ی این مراجعات چند ساعته بود، در اثنای مرور و بازدید از بخش‌های مختلف این پایگاه اسلامی، سؤال و یا بهتر بگویم ابهام بزرگی برایم پیش آمد و آن این بود که به راستی با وجود اتقان فوق العاده و استحکام تحسین‌برانگیز مطالب این پایگاه و نیز با عنایت به متانت علمی و روش وزین آن در تبیین معارف و موضوعات اسلامی و روشنگری در حوزه‌‌ی مسائل روز و امور مبتلا به جهان اسلام و ارائه‌ی راه‌حل‌های بدیع برای معضلات مسلمانان جهان و تکیه بر یقینیات و متواترات و امور مسلّم میان همه‌ی مذاهب اسلامی و پرهیز از هر گونه ادّعای سست یا بدون دلیل، چگونه است که برخی کشورهای به ظاهر اسلامی آن را فیلتر کرده‌اند و از دسترس بیشتر مردم مشتاق و نیازمند خارج ساخته‌اند و برخی وابستگانشان از مقلّدان جاهل و متعصّب، با حدّت و شدّت در برابر آن موضع گرفته‌اند و گریبان خود را برای مقابله با آن می‌درند و گاه تا حدّی از این پایگاه وزین اسلامی و روشنگری‌های علمی و استدلالی آن عصبانی به نظر می‌رسند که آدمی برای سلامتی آنان نگران می‌شود!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۵ ، ۰۰:۵۰
جشن‌های نیمه‌ی شعبان و ترویج مهدویّت انحرافی

بار دیگر ایّام ملکوتی و آسمانی ماه مبارک رجب را پشت سر گذاشتیم و به شعبان المعظّم رسیدیم؛ ماهی که ماه رسول خداست و در فضیلت و کرامت آن سخن‌ها می‌توان گفت و خطبه‌ها می‌توان خواند، اما عجیب است... هر سال که وارد شعبان می‌شویم، سایه‌ی سنگین غمی بزرگ را بر قلب خویش احساس می‌کنم و احوالم به کلّی دگرگون می‌شود. گویی این ماه بزرگ، سوگ کهنه‌ای‌ را به همراه دارد یا زخم عمیقی را تازه می‌کند که هنوز التیام نیافته است... البته جای تعجّبی هم نیست. سال‌های درازی است که این ماه مبارک، تداعی‌کننده‌ی مصیبتی بزرگ و ضایعه‌ای اسف‌بار برای همه‌ی مسلمانان جهان است؛ مصیبت نبودن مهدی و فاجعه‌ی غیبت «ولیّ امر مسلمانان جهان»...! چراکه گروهی از مسلمانان در نیمه‌ی این ماه پرفضیلت، برای امام مهدی جشن ولادت می‌گیرند و در مصیبت غیبت او شادمانی می‌کنند! لذا طبعاً مراسم عریض و طویل و جشن‌های مجلّلی که این گروه از مسلمانان در نیمه‌ی شعبان برگزار می‌کنند، داغ و درد بسیاری از مشتاقان مضطر و پیروان راستین حضرت مهدی از هر گروه و مذهبی را تازه می‌کند و بیش از پیش به عمق این فاجعه‌ی سیاه و قُبح این لکّه‌ی ننگ متوجّه می‌گرداند.

اما فارغ از همه‌ی اختلافاتی که در مورد زمان و چگونگی ولادت امام مهدی در میان مسلمانان شیعه و اهل سنّت وجود دارد، باید گفت که تبعات هولناک ناشی از فقدان خلیفه‌ی خداوند و عدم حضور او در مسند حکومت، اختصاص به یک مذهب خاصّ ندارد و خسارت‌ها و خلأ عظیم ناشی از آن برای همه‌ی آنان در طول این دوران تاریک احساس شده است. هر سالی که می‌گذرد ابعاد گسترده‌تری از تبعات و آثار هولناک «ظاهر نبودن مهدی» را به نظاره می‌نشینیم و هر چه جلو می‌رویم «سقوط آزاد» جهان اسلام و روند روزافزون اضمحلال مسلمانان را در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به وضوح می‌بینیم و این چیزی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۵۷

اول به نام خدایی که خطاهای بزرگ را می‌بخشد و نعمت‌های بزرگ می‌دهد.

الهی! همه می‌گویند خدا کو؟ و من آموختم که بگویم جز خدا کو؟

الهی! خفتگان را نعمت بیداری ده!

خدای مهربان من! به سختی و مشقّت آموختم که در میان دوراهی‌ها و کوره‌راه‌های تجربه نشده، در نشیب و فرازهای نرفته، اگر گم‌گشته و حیران شدم، چشم‌هایم را باز کنم و سرم را بالا ببرم و گوش کنم. گوش کنم به صدای همیشه زنده و ندایی که همیشه راهنماست. راهنمایی که به خطا نمی‌رود، اشتباه نمی‌کند و هر چه بگوید حق است و آن ندای عقل بود.

خدایا! صادقانه بگویم: انسانی که ظلمانی شده است و رو به مرگ روح می‌رود، با عصای عقل یک‌مرتبه جان می‌گیرد و نورانی می‌شود، مانند پرنده‌ای که از قفس تنگ و تاریک خود پر می‌کشد و رهایی می‌یابد و به سوی آسمان اوج می‌گیرد.

خدایا! سرگذشت سختی داشتم و همه‌ی آن را تو می‌دانی. بسیاری را مانند خود دیدم و یافتم و امروز بر نعمت بیداری خود و آنان شکر می‌گزارم.

من و آن‌ها که همانند من بودند، سال‌ها در انتظار اماممان مهدی فقط اشک ریختیم و دعا کردیم و گاهی که بی‌تاب می‌شدیم و درد فراق، ما را زمین‌گیر می‌کرد و با کامی خشک به دنبال آب گوارا بودیم تا شاید اندکی رفع تشنگی شود، به سوی جمکران می‌‌دویدیم و ناله و فریاد می‌زدیم، نماز امام زمان می‌خواندیم و دعای فرج ورد زبانمان بود. در خانه‌هامان نیز نماز امام زمان برگزار کرده و ناله‌ها سرمی‌دادیم، به سرزمین کربلا و وادی شام و به خانه‌ی کعبه هم می‌رفتیم و آن‌جاها هم به دنبال اماممان می‌گشتیم تا شاید او را بیابیم. در این میان و در این وادی‌های حیرت، چشممان به دهان بزرگان و رهبران دینی‌مان بود. می‌گفتیم شاید در این وادی‌ها آنان آگاه‌تر و پاک‌تر و نزدیک‌تر از ما باشند و راه رسیدن به امام مهدی را به ما نشان دهند و اماممان به واسطه‌ی دعای آن‌ها که ظاهراً از ما سالم‌تر و وارسته‌تر هستند و سال‌ها درس دین و حقیقت خوانده‌اند و مردم را موعظه کرده‌اند، ظهور کند. وجودشان را غنیمت شمرده، برای طول عمر و موفقیّتشان دعا می‌کردیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۲۸

مسلمانان مسحور زرق و برق دنیا شده‌اند، بدتر از نامسلمانان! برنامه‌ی روزمره‌ی هر کدامشان را در هر کجای جهان اسلام که باشند، می‌نگری، از شدت تأسّف و تأثّر سکوت می‌کنی و نمی‌توانی سخنی بگویی. رسانه‌ها همه‌ی تلاش خود را در پر کردن اوقات انسان‌ها به هر نحو ممکن انجام می‌دهند. تفریحات عجیب و غریب و مظاهر شگفت تکنولوژی. هر گروهی به وسیله‌ای از قافله عقب مانده است.

عدّه‌ای که هنوز گرفتار جنگی نشده‌اند یا فعلاً در امان‌اند، خوب و خوش می‌زیند و راضی هستند از پیشرفت تکنولوژی و آسان شدن کارها و کوتاه شدن مسیرها و سرعت گرفتن زندگی و کشفیات جدید و اختراعات مسحور کننده. کار می‌کنند، پول در می‌آورند، بعد تعطیلاتشان را به تفریح می‌روند و ماشین می‌خرند و خانه نو می‌کنند و سفرهای خانوادگی می‌روند؛ اگر هم اهلش باشند نمازی می‌خوانند و روزه‌ای می‌گیرند و خمسشان را می‌دهند و سپس آرام و راحت عمر سپری می‌کنند تا اجلشان فرا رسد!! در حالی که نیمه‌جان‌اند و آرام آرام به خواب شیرین مرگ فرو می‌روند و متوجّه نیستند؛ اصلاً متوجّه نیستند؛ تا آن‌که ناگهان مرگ به سراغشان می‌آید و در لحظه‌ای که جان نوشین دادند، بیدار می‌شوند و تنها با یک نگاه به پشت سر در می‌یابند که بازی خورده‌اند!! شیطان بازی‌شان داده و دستشان خالی است!! چه بازی هولناکی در لباس تکنولوژی!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۸
به بهانه‌ی «پیش‌رفت یا پس‌رفت» منتقدین نهضت بازگشت به اسلام

اخیراً خبرنگاری محترم، یادداشتی تحت عنوان «پس‌رفت یا پیش‌رفت؟» در صفحه‌ی فیس‌بوک خود منتشر کرده که در آن از زاویه‌ی دید خود، انتقاداتی را درباره‌ی نهضت «بازگشت به اسلام» به رهبری حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی مطرح نموده است. بنده در آغاز خلاصه‌ای از نقد ایشان را ذکر می‌کنم و سپس به بررسی آن می‌پردازم.

* خلاصه‌ی نقد:

تئوری «بازگشت به اسلام» از نحله‌ی فکری منصور خراسانی، مرا به یاد اندیشه‌ی «کوچ‌گر» ژیل دلوز می‌اندازد، با این تفاوت که دلوز به وادی‌های ناشناخته و نو کوچ‌کشی می‌کند، ولی علامه خراسانی به خانه‌ی قدیمی که قباله‌اش‌ را هزار نفر کپی شرعی کرده است یا سر هفتاد و دو خریدار، فروخته شده است می‌خواهد سکنی گزیند.

کافیست علامه در این رجوع قهقرایی که من از آن به «سلفی‌گریِ شیعی» تعبیر می‌کنم، صفوی‌ها و عثمانی‌ها و عباسی‌ها و اموی‌ها را پشت سر گذارد، آن وقت است که «جهان‌وطنی‌سازی» مهدی در فیلترِ کربلای سال 61 هجری گیر می‌کند، سناریویِ فدک چون اژدها دهان باز خواهد کرد، خلافت و بیعت و شکستن دروازه‌ی خانه‌ی علی و به مسجد بردن ابو تراب، همه ‌را سر جایش خواهد نشان داد و . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۵ ، ۲۳:۱۲