دیدگاه‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه انتشار دیدگاه‌های صاحب‌نظران درباره‌ی منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام

دیدگاه‌ها درباره منصور هاشمی خراسانی

پایگاه انتشار دیدگاه‌های صاحب‌نظران درباره‌ی منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام

بسم الله الرحمن الرحیم.
ان شاء الله در این پایگاه دیدگاه‌ها و مقالات صاحب‌نظران درباره‌ی نهضت اسلامی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی و مکتب بازگشت به اسلام را منتشر خواهیم کرد.

بازگشت به اسلام؛ خاری در چشم طاغوت پرستان متعصب

«اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»؛ «خداوند ولیّ کسانی است که ایمان آورده‌اند، آنان را از تاریکی به نور خارج می‌کند و کسانی که کافرند اولیائشان طاغوت‌اند، آنان را از نور به تاریکی خارج می‌کنند، آنان همگنان آتشند و در آن جاودان خواهند بود»[1] (بقره/ 257).

خداوند در قرآن کریم از دو نوع حکومت یاد کرده و دو دسته پیشوا و «امام» را در کتاب خود معرّفی فرموده است. به این معنا که مبنای مشروعیت حکومت در اسلام را روشن کرده و اَشکال گوناگون حکومت در هر زمانی را از دو حال خارج ندانسته است؛ به این نحو که حکومت‌ها یا مصداق «حکومت خداوند» هستند و یا مصداق «حکومت طاغوت» و حالت سوّمی برای آن‌ها متصوّر نیست. توضیح آنکه خداوند برای معرّفی ائمّه‌ی حق می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»؛[2] «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می‌کنند» و آنان را نمایندگان جبهه‌ی «حاکمیّت الله» می‌شمارد. همچنین برای معرّفی ائمّه‌ی باطل می‌فرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ»؛[3] «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به سوی آتش دعوت می‌کنند» و آنان را نمایندگان جبهه‌ی حاکمیّت طاغوت می‌داند. لذا خداوند با این موضع‌گیری شفّاف و روشنگرانه، جبهه‌ی حق و باطل را در حوزه‌ی حکومت و ولایت امر تبیین می‌فرماید و از یک سو روشن می‌سازد که ائمّه‌ی حق بر خلاف ائمه‌ی باطل، به «امر الله» هدایت می‌کنند و صاحب نص و مأذون از جانب خداوند هستند و از سوی دیگر معلوم می‌سازد که پیروان کدام گروه بر هدایت و پیروان کدام گروه در ضلالتی آشکارند؛ چنانکه می‌فرماید: «وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَةُ ۚ»؛[4] «و هرآینه در هر امّتی پیامبری را برانگیختیم که خداوند را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید [پس خداوند برخی از آن‌ها را هدایت کرد و گروهی شایسته‌ی گمراهی شدند]». همچنین خداوند در آیه‌ی 257 سوره‌ی مبارکه‌ی بقره، کسانی که ولایت الله را می‌پذیرند به خروج از ظلمت به سوی نور وعده می‌دهد و کسانی که ولایت طواغیت را می‌پذیرند به خروج از نور به سوی ظلمت وعید می‌دهد و این را سبب ورود آنان به آتش جاودان دوزخ می‌شمارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۳۵
برگونه‌های بیداری

سلام بر یاران امام مهدی علیه السلام. خدا را شکر می‌کنم که به جای نامه نوشتن و انداختن در چاه جمکران (!!) به آن رشد عقلی رسیده‌ام که برای شما بنویسم؛ زیرا یقین دارم که نتیجه‌اش بهتر از آن خواهد بود و خدا را شکر می‌کنم که پس از عمری جهالت و بی‌خبری هدایت شده‌ام.

مدتی است که به خواست خدا و اینکه خودم می‌خواستم تا هدایت شوم و می‌دانستم که درست و اصولی منتظر امامم نیستم، توسّط یکی از همسایگانم که دانشجوی با ایمانی بود، با سایت شما آشنا شدم. من به دلیل نامناسب بودن وضع دانشگاه‌ها، توسّط پدرم از رفتن به دانشگاه منع شدم و بعد از گرفتن دیپلم با اینکه شاگرد زرنگی هم بودم و استعدادم خوب بود، در خانه نشستم. با این حال، از آن وقت تاکنون مرتّب مطالعه داشته‌ام و تصمیم گرفته‌ام که دین حقیقی را بشناسم و به سوی آن بروم. کتاب شریف «بازگشت به اسلام» نوشته‌ی علامه هاشمی خراسانی برای من سنگین بود و بعضی مطالب را متوجّه نمی‌شدم، اما دوستم که آگاه‌تر از من بود، برایم جاهایی که قابل درک نبود را توضیح می‌داد. کمی که جلوتر رفتم متوجّه شدم که بدبختی‌های ما از نفهمیدن دین درست است. از این رو، هر چه بیشتر آن را درک کردم، بیشتر لذت بردم و ادامه دادم. اکنون من به درستی و حقانیّت این راه و روش یقین دارم و آن را همانی می‌دانم که امام مهدی علیه السلام خواهد آورد و با آن مردم را نجات خواهد داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۳۱
قیام عاشورا؛ الگوی مبارزه با حاکمان ظالم

آغاز ماه محرم و ایام شهادت مظلومانه‌ی نواده‌ی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و یاران با وفایش درس­‌های بسیاری برای امت اسلام دارد. قیام امام حسین در حالی صورت گرفت که ظلم و فساد و تباهی، حکومت بر مسلمانان را فرا گرفته بود و اسلام در سراشیبی سقوط و انحطاط قرار داشت. دستگاه بنی امیه ریشه­‌های اسلام را هدف قرار داده بود و علناً به مظاهر فسق و فساد می­‌پرداخت. در چنین شرایطی بدون شک اگر قیام حسین بن علی در برابر حکومت فاسد صورت نمی‌گرفت چیزی از پیکر نیمه جان اسلام باقی نمی­‌ماند. از همین رو، این بزرگوار با تکیه بر پروردگار متعال و با یاری یاران اندک خود بر حاکم ظالم خروج نمود تا امّت جدّش را اصلاح نماید و فریضه‌ی امر به معروف و نهی از منکر را به انجام رساند. بدون شک همین قیام مشروع و خردمندانه باعث شد که پایه‌های حکومت فاسد بنی امیّه لرزان شود و ندای حق‌طلبی و عدالت‌خواهی زنده بماند.

توجّه به خاستگاه و علّت قیام عاشورا و ابعاد شرعی و نیز آثار آن در ارتباط با زمان ما بسیار حسّاس و اثرگذار است. در این باره چند نکته را به اختصار ذکر می‌­کنیم:

اول اینکه در دین مبین اسلام پذیرش حاکمیت ظالم جایز نیست و خداوند متعال هرگز امر به اطاعت از ظالمان نفرموده است و داشتن باوری خلاف این، مصداق بارز افترای بر خدا و رسول اوست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۲۹
بازگشت به اسلام؛ امتداد نهضت حسین بن علی

به نام آنکه رحمن و رحیم است...

به آسمان پر از رمز و راز و هلال ماه محرّم می‌نگرم. راستی که هلال زیبای ماه، بسیار دلگیر است؛ گویی یک دنیا حرف در خود دارد.

وقتی شب اول ذی الحجه قلم به دست گرفتم و رازهای درون قلبم را با حاجیان تقسیم کرده و به تحریر درآوردم نمی‌دانستم که قرار است برخی از عزیزانمان در منا آن‌گونه سفری بی‌بازگشت را آغاز کنند. آه که چه‌قدر زود دیر می‌شود. ای دوست! قبولم کن و جانم بستان... پس ای زندگان که هنوز فرصت جبران دارید! اگر به خطا رفتید، از برگشتن نترسید. لبّیک یا توّاب و یا ستّار و یا کریم! چرا بسیاری از ما گمان می‌کنیم فرصتمان بیش از آن است که نگران اتمامش باشیم؟! اکثر انسان‌ها به گونه‌ای زندگی می‌کنند که گویی هرگز نمی‌میرند و به گونه‌ای می‌میرند که گویی هرگز زندگی نکرده‌اند.

خواهر و برادرم! ماه محرّم فرا رسیده است. در این ماه قلب‌ها به حرمت مودّت پاک و عمیقی که همگان به فرزند دخت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داریم، مستعد برای تحوّل و تعالی است. بیاییم در این ماه دست در دست یکدیگر به سوی هدف والای اسلام حرکت کنیم تا دگرگون شویم. بیاییم با هم زمزمه کنیم: «ربّنا آتنا فی الدنیا حسنة و فی الآخرة حسنة و قنا عذاب النار». بیاییم در این فراز از زندگی یک بار هم به ندای فطرت پاکمان گوش دهیم و عمل کنیم، تا به یک زندگی معنوی، پاک و سعادتمندانه برسیم و فرجامی نیکو را برای خویش رقم بزنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۲۵
حاجیان احرام نبسته 2

... ای شهیدانی که برای دفاع از خاک و آبرو و شرف و ناموستان کشته شدید! سر بلند کنید و ببینید که در وجود بسیاری از خواهران و مادرانتان، خدا فراموش شده است. چشم باز کنید و ببینید که در جامعه‌ی ما نه عفّتی برای بسیاری از زنان باقی مانده است و نه غیرتی برای بسیاری از مردان. ببینید مسئولان را که فقط درد دنیا دارند. ببینید روحانیت را که بر سر قدرت چگونه به هم چنگ و دندان نشان می‌دهند. ببینید مساجد را که کاخ شده‌ و برای نیم ساعت برگزاری نماز در آن چه خرج‌ها می‌شود! ببینید حرم علی بن موسی الرضا را که کاخ قیصر شده، اما مردم گرسنه‌اند و رنج زندگی کمر بسیاری از آنان را شکسته و از شدّت گرفتاری، دینشان بر باد رفته است!

ای شهیدان! ببینید بسیاری از خانواده‌هاتان را که حقوق و پول خونتان را می‌گیرند و فساد می‌کنند. ببینید که از دین، کتاب خدا، سنت رسول خدا و رنج انبیاء و اولیاء و صالحین فقط روضه‌خوانی و مولودی خوانی و گرفتن مراسم شهادت و تولّد امامان و سیاه و سرخ پوشیدن‌ها مانده است! ببینید مردم جاهلی را که عالِمی دلسوز ندارند تا راه را نشانشان دهد و حقیقت پیامبران و سیره‌ی صالحان را به آنان بنمایاند تا کمال یابند و انسان شوند و در جهل خود هر سال غوطه‌ور نشوند و بیشتر فرو نروند و اکنون هم که پس از مدّت‌ها یک عالم دلسوز پیدا شده است از او روی می‌گیرند و او را آزار می‌دهند. ببینید که این مردم هر سال فرسنگ‌ها با پای پیاده به سوی حرم‌های اهل بیت به راه می‌افتند. زن و مرد، محرم و نامحرم، با لباس‌های نامناسب و پوشش‌های زننده؛ شب از پای ماهواره بلند می‌شوند و صبح حرکت می‌کنند!! آجیل و تخمه‌خوران و قهقهه‌زنان به سوی حرم‌ها. نه استحمامی، نه وضوی درستی و نه ...  و چه‌قدر هم علما و سردمداران مباهات می‌کنند که هر سال تعداد زائرین پیاده از سال پیش بیشتر شده است و خشنودند از اینکه ایمان مردم هر سال از سال دیگر محکم‌تر و عشقشان به ائمّه‌ی اهل بیت بیشتر می‌شود!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۲۲
حاجیان احرام نبسته 1

نگاهی به سیل حاجیان می‌کنم و خواهران و برادران مسلمانی را می‌بینم که به شوق زیارت کعبه سر از پای نمی‌شناسند و تمام همّ و غمّ خود را برای حضور در این گردهم‌آیی بزرگ مصروف داشته‌اند. سخنی چند با این مسلمانان داشتم که در میان آنان اقشار گوناگونی به چشم می‌خورد؛ اقشاری که هر یک به نوبه‌ی خود در شکل‌گیری بدعت‌ها، گمراهی‌ها و غفلت‌های جامعه‌ی ما نقشی را ایفا می‌کنند؛ اقشاری که خود را مسلمان‌تر از همه می‌دانند، در حالی که کمترین بهره را از اسلام و ایمان دارند.

با تو شروع می‌کنم ای خواهر ایمانی که من را به خاطر «بازگشت به اسلام» ملامت می‌کنی و از خود می‌رانی!

ابتدا باید بگویم که من یکی از شمایم. نه در آن سوی دنیا زندگی می‌کنم که سرگرم لهو و لعب باشم و خود را و دین و ملّتم را بفروشم و به بهانه‌ی مخالفت با نظام حاکم، هر زشتی و عمل حیوان‌گونه‌ای را توجیه کنم و نامم را یک انسان آزاده بگذارم و فراموش کرده باشم که من یک زن مسلمانم؛ نه از کسانی هستم که بیمارگونه عمر را بر پای ماهواره سپری می‌کنند و از لابه لای اخبار کذب و شیطانی کافران و مزدوران، بی‌دینی و بی‌بند و باری خود را توجیه می‌نمایند و فریاد می‌زنند که اگر دین این است که فلانی‌ها دارند، ما این دین را نخواسته‌ایم و به خود مجوّز می‌دهند که از پله‌های هوا و هوس بالا رفته و بی‌خردانه و جاهلانه عمر سپری کنند و چشم و گوش خود را بر حقایق دین بسته و حماقت‌بار در ظلمت به سر برند و در این تاریکی به در و دیوار بخورند و با دید معیوب خویش به حقیقتِ زیبای دین بنگرند و بندگی خدا را به بهانه‌های واهی کنار بگذارند و شیطنت‌های خود را عقل پنداشته و به زندگی‌های آشفته و سرگرمی‌های کودکانه مشغول شوند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۱۸
فاجعه‌ی منا

مراسم حجّ امسال با دو فاجعه‌ی بسیار غم‌انگیز و تأسف‌بار در مسجد الحرام و صحرای منا همراه بود که مسلمانان جهان را در بهت و اندوه فرو برد و عید آنان را به عزا تبدیل کرد. اما این دو حادثه‌ی دردناک فارغ از آنکه وجدان جمعی همه‌ی مسلمانان جهان را جریحه‌دار نمود، حامل پیام‌های بسیار مهمّی برای جهان اسلام بود؛ تا جایی که می‌توان آن را زنگ خطری برای بیداری عمومی مسلمانان جهان و تلنگری تکان‌دهنده‌ برای هوشیاری‌ آنان به حساب آورد. توضیح آنکه حادثه‌ی سقوط جرّثقیل در مسجد الحرام و نیز فاجعه‌ی عجیب، بی‌سابقه و غیر قابل توجیه در منا، بدون تردید دلایل مشخّصی دارد که باید با بررسی بی‌طرفانه و کارشناسانه‌ی یک هیئت تحقیق مستقل با حضور نمایندگانی از همه‌ی کشورهای اسلامی معلوم گردد و به اطّلاع مسلمانان جهان برسد؛ دلایلی که ممکن است با ادّعای مسئولان عربستانی که آن را اتّفاقی معمول، ناشی از تراکم جمعیت و خفگی حجّاج قلمداد می‌نمایند، تفاوت فاحشی داشته باشد.

 امّا فارغ از این موضوع باید توجّه داشت که این حوادث غیر عادی و هولناک از دو صورت خارج نیست: یا سهواً و در نتیجه‌ی بی‌برنامگی و سوء مدیریت مسئولان عربستانی اتّفاق افتاده است و یا عمداً و در قالب جنایتی هولناک علیه گروهی از مسلمانان و حاجیان برنامه‌ریزی و اجرا شده است. آنچه می‌توان در هر دو صورت مسلّم دانست، بی‌کفایتی متولّیان حج و کلیدداران خانه‌ی خدا در مدیریت و سازمان‌دهی امور حجّ است و قطعاً آنچه انبوهی از مسلمانان کشورهای گوناگون اسلامی را به مسلخ برد و مسجد الحرام و منا را به قتلگاه آنان تبدیل نمود، در بهترین فرض ممکن عدم صلاحیت و اهلیّت آل سعود برای تولیت خانه‌‌‌ی خداست؛ چراکه در هر حال مسئولیت شرعی و قانونی همه‌ی این اتّفاقات متوجّه متولّیان حجّ است و برخی فرافکنی‌ها از سوی آنان‌ مانند تشبّث به قضا و قدر الهی و متّهم کردن سایر کشورها با انگیزه‌های سیاسی نیز تقلّایی بیهوده و موهن محسوب می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۰۹
رنج‌نامه

در آسمان به هلال ماه ذی الحجّه می‌نگریستم و بی‌اختیار به یاد خواهری افتادم که اکنون لباس احرام پوشیده و در حال طواف است. دلم گرفت و اشک از چشمانم لرزید و زبانم چرخید: «اللّهم لبّیک، لا شریک لک لبّیک» و دستم به قلم رفت و بر کاغذ لغزید و رنج‌نامه‌ام را نوشتم.

خداوند به واسطه‌ی لطف بیکرانش دری از رحمت را به رویم باز کرد و مرا در معرض نسیم جان‌بخش و حیات‌آفرین کتاب ارزشمند «بازگشت به اسلام» نوشته‌ی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی قرار داد و من که سال‌ها به دنبال گم‌شده‌ام بودم، آن را یافتم و بر قلبم نشست و آرام گرفتم. با دقّت و موشکافی آن را مطالعه کردم و در حین مطالعه، تمامی سؤالاتی که هرگز کسی نتوانسته بود به آن‌ها پاسخ عمیق و درستی بدهد، یکی پس از دیگری برایم جواب داده می‌شد و کامم را شیرین می‌کرد؛ چراکه بالأخره به آن حقیقتی که سال‌ها به دنبالش رنج‌ها بردم و زخم‌ها خوردم، رسیدم.

پس از چندی سراغ یکی از خواهران که از دوستان قدیمی و اهل دل بود رفتم؛ چون او را دل‌سوخته‌ و حقیقت‌جو دیده بودم و او را این‌گونه یافتم که همّ و غمش برای جلب رضایت خداوند و خلیفه‌اش امام مهدی بود و همیشه و همه جا از آن حضرت دم می‌زد. چندین بار به جهت زیارت عتبات و 3 بار با تمام اعضای خانواده به عمره رفته بود و هم اکنون در حجّ واجب است. به حجاب مقیّد است و ماه محرّم هر سال، سفره می‌گیرد و در خانه‌اش به روی نیازمندان و مساکین باز است و در طول سال نیز مرتّب در حال پختن غذای نذری و اطعام مسلمین است. او در خانواده‌ای متدیّن بزرگ شده است و گویا آباء و اجداد او نیز از نسل اندر نسل انسان‌های دین‌مدار و مقیّد به شریعت بوده‌اند. سردرِ خانه‌اش با خطّی درشت و زیبا نوشته بود: سلام بر مهدی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۳:۰۵
نزاع بر سر جای دیگری!

این روزها در سرتاسر کشورهای اسلامی جنگ قدرت بالا گرفته و نزاع بر سر حکومت به اوج خود رسیده است. در عربستان، در حالی که مدّت زیادی از آغاز سلطنت ملک سلمان نمی‌گذرد، شاهزاده‌های سعودی در تنشی شدید بر سر جایگاه ولیعهدی و نفوذ در ساختار قدرت به سر می‌برند. محمد بن نایف و محمد بن  سلمان دو شاهزاده‌ی سعودی که طلایه‌داران جنگ قدرت هستند، اختلافات خاندان آل سعود بر سر حکومت را از پشت درهای بسته به عرصه‌ی رسانه‌ها کشانده‌اند؛ آن گونه که شش تن از فرزندان بزرگ ملک عبد العزیز از بیعت با دو شاهزاده‌ی مذکور خودداری کرده‌اند و خواستار برکناری آن‌ها شده‌اند. نادیده گرفتن امیر احمد بن عبد العزیز و سیطره‌ی متعب بن عبد الله بر گارد ملّی و تلاش‌ها برای برکناری کامل او از عرصه‌ی قدرت نیز ابعاد دیگر جنگ قدرت در عربستان سعودی را هویدا می‌سازد.

در لبنان، بحران سیاسی که با بهانه‌ی انباشت و عدم تخلیه‌‌ی زباله‌ها وارد فاز جدیدی شد، با درگیری‌های نیروهای وابسته به جند الشام و جنبش فتح و برخورد سرکوبگرانه‌ی حکومت و نیز نقش‌آفرینی سعد حریری و نیروهای وابسته به عربستان، به فصل جدیدی از منازعات بر سر قدرت تبدیل شده است.

در سوریه، بحران سیاسی ماه‌هاست که ادامه دارد و این کشور را به ویرانه‌ای مبدّل ساخته است. نیروهای رادیکال دست‌نشانده‌ی یهود نیز هر روز بر فتنه‌ای در این حوزه دامن می‌زنند. تلاش بی‌وقفه‌ی ایران و روسیه برای نگه داشتن اسد بر سر قدرت از یک سو و تلاش‌ غرب برای سرنگون کردن او از سوی دیگر، دو سمت بازی قدرت در این کشور را تشکیل داده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۲:۵۹
چرا بازگشت به اسلام

جای بسی تأسّف است که امروز ساده‌ترین و پیش پا افتاده‌ترین گزاره‌ها و مفاهیم ابتدایی از سوی عدّه‌ای فهم نمی‌شود و یا مورد تردید برخی منکران لجوج قرار می‌گیرد؛ کسانی که همّی جز مخالفت و دغدغه‌ای جز اشکال‌تراشی ندارند و تنها کاری که خوب بلد هستند، به چالش کشیدن واضحات و بهانه‌گیری و عیب‌جویی در مورد مسلّمات است. به عنوان نمونه پس از انتشار کتاب وزین و ارزشمند «بازگشت به اسلام» به قلم حضرت علامه «منصور هاشمی خراسانی» عده‌ای راه افتادند و بدون آنکه نوبت به مطالعه‌ی این کتاب و نقد محتوای آن برسد، در گام اول به نام آن ایراد گرفتند! آن هم ایراداتی که ما در زبان محاوره‌ای از آن به «ایرادات بنی اسرائیلی» تعبیر می‌کنیم؛ چراکه ایراداتی غیر موجّه و ناشی از سفاهت است. خلاصه‌ی شبهات اینان بدین قرار است:

چرا نویسنده، چنین نامی را برای کتاب خود برگزیده است؟ چرا «بازگشت به اسلام»؟! مگر ما کافر هستیم که او می‌خواهد ما را به اسلام دعوت کند؟ مگر ما از اسلام بیرون رفته‌ایم که او می‌خواهد ما را به اسلام بازگرداند؟ اصلاً «بازگشت به اسلام» در میان مسلمان‌زاده‌ها چه معنا می‌دهد و ده‌ها مگر و امّای دیگر از این قبیل. اینان مانند کسانی که برای خود بهره‌ی تام از اسلام قائل هستند یا خود را زعیم اسلام و یا شاید هم نماینده‌ی تامّ الاختیار آن می‌پندارند از این عنوان به حیرت آمده‌اند و آن چنان غیرتشان به جوش آمده است که نمی‌توانند چنین تعبیر ساده و بی‌تکلّفی را بفهمند و هضمش کنند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۵ ، ۰۲:۵۵